محل تبلیغات شما



سازمان بهزیستی به طوررسمی اعلام کرده که سن کارگران جنسی البته دخترکان سرزمین من به 12 سال رسیده است که ناشی از فقر تورم و بیکاریست . 

چیزی برای گفتن ندارم

ایزد بانوان سرزمین من 

سرزمین اسلامی که باید همه اش اسلامی باشد 

 


چند شب پیش فیلم مارگارت تاچر رو دیدم معروف به بانوی آهنین . اون زمان که نخست وزیر شده بود رو یادمه . درسته که ابتدایی بودم اما چون خانواده ای اهل ت داشتم و مدام اخبار گوش میدادن البته اون وقتها صبحها از رادیو و شبها تلوزیون . حتی بابی ساندز و ارتش جمهوریخواه ایرلند که مدام بمب گذاری میکردند و میجنگیندن و بابی ساندز تو زندان اعتصاب غذا کرده بود و بعدش فوت کرد اینها رو خوب یادمه و اینکه یک زنحتی تو بلاد مترقی به سختی تونسته بود از دختر یک مغازه دار به قول فرانسویها خرده برژوا به نخست وزیزی بزرگترین سیستم امپراطوری برسه بسیار  جای احترام داره . اونوقتها فقط میشنیدم اما تمام تظاهراتها و سختیهای زمانش رو میفهمم که سبب شد کودکان آن زمان امروزه راحتتر زندگی کنند . درسته که درب بسیاری از معادن ذعال سنگ رو به خاطر به صرفه نبودن بست و بسیار از کارگران بیکار شدند اما همین سبب شد که سختی آن دوران اعتلای اقتصادی امروز رو در بر داشته باشه البته با دیدگاه اقتصادی ای که داشت . خیلی وقتها ما هم توی خونه همین کارو میکنیم یک زمانی برای اینکه چیزی رو به دست بیاریم سختی میکشیم و درامدمون به حد اقل میرسه اما بعد مدتی به رفاه خوبی میرسیم . به قول مامانم (یک سال بخور نون و تره     صد سال بخور نون و کره )

الان که دولت فخیمه تصمیم گرفته آب دریاچه مازندران رو به سمنان و مرکز ایران برسونن . چون راه حلی برای کمبود آب وجود نداره . چند وقت پیش یکی از شبکه های خارج از کشور  مصاحبه ای با کاوه مدنی به عنوان یکی از کارشناسان آب دنیا که چند وقتی به ایران دعوت شده بود به عنوان معاون وزیر در حوزهء آب که از دانشش استفاده بشه و اینقدر اذیت شد که دوباره به کانادا برگشت اینطور گفت که برای من خیلی جالب بود . اینکه آیا این کار درست هست که لوله های آب از میان جنگلهای هیرکانی عبور کنه و سبب تخریب محیط زیست بشه و ایشون در جواب گفتن که خیلی برای من جالب بود اینکه ایران یک کشور کم آب هست و خشکسالی طولانی هم داره باید کشور رو به صنعتی شدن بره . به صرفه هست که کمتر کشاورزی بشه و بهینه است که مواد غذایی خریداری بشه و میزان کشاورزی کمتر داشته باشیم البته بهای زیادی باید بابت این تغییر پرداخت بشه اما این فکر باید حتمن پیاده بشه یا روستاها به نحوی باید توریستی بشه تا کشاورزی . دقیقن کاری که زمان پهلوی داشت انجام میشد . یعنی کشور رو یه صنعتی شدن میرفت البته با کمک مشاورین اسراییلی که چنین پیشنهادی داده بودن و یا کشت مواردی که به آب کمتری نیاز داشته . و این طرح با وقوع انقلاب به حال خود رها شد . این رو من کاملن دارم میبینم جاهایی برنج میکارن که خیلی خنده داره . لنجان استان اصفهان کرمانشاه دزفول و خیلی از جاهای دیگر که آب بسیاری باید باشه . من که شمال زندگی میکنم کاملن میبینم که زمین مثل دریاچه است و برنج کشت میشه . یادمه حتی قسمتهایی که کشت ذرت و آفتابگردان و پنبه بود و زمینهای غلامرضا پهلوی محسوب میشد بعد انقلال روستاییها گرفتن و این هکتار هکتار زمین رو برنج کاشتن و اینهمه با کمبود آب مواجه شدیم . وقتی میرفتیم گهر باران و دشت ناز که محل نگهداری گوزنهای زیبا بود عاشق این گلهای آفتابگردان بودم که جهتشان با رفت و برگشتمان به سمت خورشید تغییر میکرد اما دیگر خبری ازآن مزارع نیست و دو سال هست که دیگر اداره کشاورزی اجازه کشت برنج را نمیدهد چون آبی نیست که کشت شود و با بارانی شدیدی که 26 اسفند امسال بارید و سیل راه افتاد تمام زمین از میان رفت چون زمین مساعد نگهداری این همه آب نبود و تمام خانه های روستایی به زیر آب رفت . 

خب نداشتن برنامه همیشه همین میشود و ما همواره جلوی رویمان رو میبینیم افرادی را به منسب مینشانیم که سوادشان در حد امروز هست و نسبتهای فامیلی خصوصن در روستاها سبب حفر چاههای بیمورد شده و طمع افزایش قیمت برنج و کشت مجدد آن دز ماه مرداد استانهای شمالی رو از نظر آب در تنگنا قرار داده و و خدارو شکر تمام مدیران شمال هم به نوعی روستایی و روستا زاده که مجبورن با هر امری موافقت کنند چون منفعت جمعی و خانوادگی در آن وجود دارد . 

این سرزمین برای ما نیست ودیعه ای است برای آیندگان . همواره از تمدن 2500 ساله دم میزنیم اما هنوز آموزش نگرفتیم نایلون  پفک را توی خیابان نیندازیم . از عقد آریایی دم میزنیم اما موقع دعوا رکیک ترین الفاظ را به زبان می آوریم . همیشه فرع را چسبیدیم و اصل موضوع را فراموش کردیم کاش آشغالهایمان را زیر فرش نریزیم .

 

 

 


یکسال قبل انقلاب کلاس اول به همراه برادرم که کلاس اول راهنمایی بود عضو کانون پرورشی شدیم. پدر و مادرم خصوصن پدرم اعتقاد فراوانی به مطالعه و کتاب داشت . روزهایی که شیفت عصر مدرسه بودیم برادرم میومد دنبالم حدود ساعت 5 عصر و یک مسافت 20 دقیقه ای پیاده تو ی خیابون خلوت و پراز درختهای بلند چنار انتهای خیابان نزدیک ایستگاه راه آهن و میرسیدیم به کانون . منکه تازه خوندن نوشتن رو یاد میگرفتم به کمک برادرمحروفهاییکه میتونستم بخونم رو میخوندم و کم کم کتاب خون شدم
دلم میخواد بدور از واقعیتهای جامعه باشم . دلم میخواد آدمی باشم که فقط کار کنم بیام خونه استراحت کنم به کارهای خونه مشغول شم . بگم اصلن هیچ اتفاقی تو مملکت من نمیوفته همه جا آرامش برقراره . کارگران هفت تپه اصلن 39 روزه که اعتصاب نکردن بابت چند ماه دریافت نکردن حقوق . اصلن مردم لاضقیه خوزستان کمبود آب ندارن و مشکلی براشون نیست . اصلن کشتیهای ماهیگیری چینی تو خلیج فارس صیادی نمیکنند . اصلن قرارد 25 ساله با چین بسته نشده اصلن قرارداد 20 ساله با روسیه تمدید

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها